فرانکلین در نیمه قرن ۱۸ ام میلادی آزمایشی انجام داد و مشخص گردید که یک میله ی فلزی نوک تیز ، بیش از سایر اشیا هم اندازه یا میله های غیر فلزی صاعقه را به خود جذب می کند. بعدها که مسئله صاعقه با دیدگاه های علمی تر و مبانی تئوری مورد بررسی بیشتر قرار گرفت، مطلب فوق با بیان جدیدتری به شکل زیر مطرح شد :
میله فلزی نوک تیز شده، پیشرو بالارونده ( Upward Leader) بیشتری را از خود ساطع می کند. کلیه اجسامی که در ناحیه پیشرو زیر ابر باردار قرار گرفته اند با توجه به تجمع بار الکتریکی در آنها ، از خود پیشرو بالارونده ساطع می کنند که این پیشرو در اشیا بلند تر و فلزی بیشتر است، از اینرو صاعقه به آنها اصابت می کند.
حال یک پایانه هوایی ( برقگیر ) را در نظر بگیرید، چنانچه ما برای افزودن به میزان پیشرو بالارونده تمهیدی اندیشیه باشیم ( مانند اتصال به برق ، استفاده از خازن یا استفاده از رادیو اکتیو) صاعقه گیر از نوع اکتیو ( فعال) خواهد بود زیرا میزان پیشرو بالارونده را مصنوعاٌ افزایش داده ایم و بنابراین مساحت بیشتری را پوشش خواهیم داد.
اما اگر پایانه هوایی(صاعقه گیر) حالت طبیعی خود را داشته باشد و ما برای افزودن به میزان پیشرو بالارونده اقدامی نکرده باشیم ( مثل یک میله ساده یا مش روی بام ، سیم آویخته یا یک سقف فلزی) صاعقه گیر از نوع پسیو( غیر فعال) خواهد بود زیرا میزان پیشرو بالارونده را افزایش نداده ایم و بنابراین مساحت پوشش کمتری خواهیم داد.